تشريح مفهوم دايره طلائي در مدل EFQM2020



خلاصه

مفهوم دايره طلائي بر اساس منطق ساده و قدرتمند پاسخ به سه سوال زير پايه ريزي شده است : در بخش جهت گيري : " چرا " اين سازمان وجود دارد ؟ در بخش اجرا :" چگونه " سازمان قصد دارد استراتژي هاي خود را محقق كند و به عنوان مبناي وجودي خود ،‌جامعه عمل بپوشاند؟ بخش نتايج : " چه " مواردي در واقيعت تا كنون كسب شده است و سازمان مصمم است چه مواردي را در آينده كسب كند؟

4 تیر 1399

مفهوم دايره طلائي بر اساس منطق ساده و قدرتمند پاسخ به سه سوال زير پايه ريزي شده است :
در بخش جهت گيري : " چرا " اين سازمان وجود دارد ؟
در بخش اجرا :" چگونه " سازمان قصد دارد استراتژي هاي خود را محقق كند و به عنوان مبناي وجودي خود ،‌جامعه عمل بپوشاند؟
بخش نتايج : " چه " مواردي در واقيعت تا كنون كسب شده است و سازمان مصمم  است چه مواردي را در آينده كسب كند؟
سيمون سينك ،‌مشاور بين المللي طي ساليان اخير تمام تمركز تحقيقاتي خود را براي يافتن پاسخ به سوالات زير معطوف كرد :
چرا برخي سازمان ها قادرند محصولات بيشتري را با همان سطح كيفيت نسبت به رقبا بفروشند؟
چرا برخي رهبران و سزمانها تاثير گذارتر از ديگران هستند ؟
اوپس از تحقيقات گسترده و مطالعه سازمانهاي موفق جهان تراز،‌دريافت هيچ كس نمي تواند مشتريان را واداربه خريد محصولات خود كند و مشتريان تا ندانند،‌سازمان وراي توليد و فروش اين محصول و يا خدمت و كسب سود آن ،‌به دنبال چه هدفي است و دليل توليد اين محصول و يا ارائه اين خدمت چيست و به آن ها چه كمكي مي كند ، آن محصول يا خدمت را نمي خرند. او متوجه شد موفقيت سازمانها يپيشرو،‌رابطه اي ساخت يافته با چگونگي تفكر رهبران و سازمان و عمل و اشاعه و در ميان گذاشتن آن با ذينفعان دارد. او كه يافته هاي خود را در قالب دايره طلائي ( تصوير بالا ) در كتاب خود در سال 2009 ميلادي منتشر كرد ،‌تاكيد مي كند هر سازمان موفق بايد براي سه سوال زير پاسخ مناسب براي ذينفعان داشته باشد :
سوال 1 : چرا ( WHY )؟ چرا اين كار را انجام مي دهيم؟ ما چرا مي خواهيم اين منفعت را براي ذينفعان (‌از جمله مشتري )ايجاد كنيم و ذينفعان از همكاري با سازمان چه منفعتي كسب مي كنند ؟چرا اين موضوع به درد آنها مي خورد؟
سوال 2 : چگونه (HOW)؟ چگونه اين منفعت توسط سازمان ايجاد خواهد شد؟
سوال 3 : چه چيزي (WHAT)؟ سازمان چه چيزي به ذينفعان ارائه مي دهد؟( محصول،‌خدمت،و يا راهكار)
اغلب سازمانها براي توجيه مشتريان به خريد ،‌ابتدا سبد محصولات و خدمات را كامل براي مشتري تشريح مي كنند ( پاسخ سوال 3 ) و به مزايا و تفاوت محصولات و خدمات خود با ديگران و چگونگي ايجاد آن ( پاسخ سوال 2‌) اشاره مي كنند و دست آخر شياد به پاسخ سوال اول (چرايي ايجاد محصول يا خدمت )بپردازند ( حركت بيرون به داخل )
رهبران موفق از داخل به بيرون دايره حركت را شروع مي كنند. آنها با توضيح دليل ايجاد سازمان در قالب منفعتي كه قرار است نصيب ذينفعان شود(مبناي وجودي سازمان)شروع مي كنند. آنها با اين كار با مخاطب تعامل مي كنندو به گونه اي ارتباط برقرار مي كنند كه احساسات آنها را برانگيخته و تصميم گيري و رفتار آنها را هدايت مي كنند .(پيروي از اصول زيست شناسي و عملكرد مغز انسان).
رهبران تصميم گيري مغز انسان و رفتارهاي انسان را نشانه مي گيرند. آنها احساسات مخاطب را برانگيخته نموده و سپس مغز مخاطب در صورت برقراري ارتباط احساسي و عاطفي با موضوع ،‌تلاش مي كند با استدلال منطقي خريد را توجيه نمايد . در صورتيكه سازمانهايي كه با پاسخ به سوال سوم شروع مي كنند،‌ابتدا قسمت منطقي و حسابگر مخاطب را تحريك ميكنند كه ممكن است منجربه تحريك احساسات مخاطب نشده و مقاومت در برابر خريد ايجاد نمايد.
در همين راستا بنياد كيفيت اروپا نيزبا بهره گيري ازاين مفهوم،‌ساختار مدل خود را براي كمك به سازمانها به منظور كسب موفقيت به شكل سه بخشي و طرح سوالات مرتبط با حركت از داخل به بيرون طراحي نموده است :
ر بخش جهت گيري : " چرا " اين سازمان وجود دارد ؟
در بخش اجرا :" چگونه " سازمان قصد دارد استراتژي هاي خود را محقق كند و به عنوان مبناي وجودي خود ،‌جامعه عمل بپوشاند؟
بخش نتايج : " چه " مواردي در واقيعت تا كنون كسب شده است و سازمان مصمم  است چه مواردي را در آينده كسب كند؟
 
اخبار مرتبط